بزرگ شو...

ساخت وبلاگ
یه متن بلند بالا نوشتم و توش از عالم و ادم غر زدم.

ولی این بچه گانه ست که من همش غر بزنم و فس بشم و کاری نکنم!

این خیلی مسخره ست!

چند روز پیش پیج جواد عزتی رو نگاه میکردم، چقدر آروم و بی حاشیه دوست داشتنیه!

بدون اینکه بخواد سر وصدا کنه خودنمایی کنه یا هرچی

من باید با این مدلی بودن با ضعیف بودنم مبارزه کنم

اینکه دوست و اشنا اذیتم میکنه یا نه این که روزگار بکامه یا نه این دارم له میشم یا هرچی دیگه دلیل نمیشه من خودمو تو این فضای غیر واقعی له کنم و ضعی نشون بدم و حالم رو بدتر کنم

دلیل نمیشه فرتی توییت بزنم و هی نق بزنم و هی تو فکرم نگرانی ها و ترس هام رو تکرار کنم

این تایمی که گذشت من مشهد رفتم تولدم بود قزوین اتفاق ناگواری افتاد و من سه چهار روز حالم داغون شد، صحبت کردیم همه چی بهتر شد و من میدونم این آخرش نیست

بازم حال و احساس بد، بازم سر وکله زدن و بارم وبازم

ولی من با نوشتن این بدبختی ها آروم نمیشم، آرامشه شاید لحظه ای باشه همون موقع خالی شدم

ولی موندگار نیست و با تک تک سلول هام حسش میکنم

ولی، میخوام بنویسم، از الان میخوام از تجریه هام بنویسم بدون اینکه بخوام از اتفاق هایی که افتاده نق بزنم

بعضی چیز ها رو ثبت کنم بدون اینکه بگم خوبه یا بد

میخوام اینطور باشهامیدوارم بتونم 

امیدوارم بزرگ شم..

فصل جدید...
ما را در سایت فصل جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bluedreams بازدید : 162 تاريخ : دوشنبه 5 فروردين 1398 ساعت: 20:50